۱۳۸۸/۰۷/۰۹

نکاتی مهم در مورد دربی پایتخت

گروه انقلاب سبز

بسیاری از هواداران جنبش سبز، دربی سنتی پایتخت را به عنوان فرصتی برای حضور و تحرک جنبش تلقی کرده اند و قصد دارند از این فرصت استفاده کنند. از آغاز لیگ فوتبال تا به امروز با توجه به تقارن با ماه رمضان و نیز با در نظر گرفتن علایق و تمایلات جنبش در خصوص تجمعات خیابانی و دانشجویی، تا کنون اقدامات بزرگ و قابل توجهی در استادیوم ها صورت نگرفته است و این عرصه مهم اجتماعی هنوز به تسخیر سبزها در نیامده است. اما با توجه به اشتیاق سبزها برای حضور در استادیوم، با استفاده از نظرات و پیشنهادات تعدادی از دوستان اهل ورزش، چند نکته اساسی را به اطلاع شما میرسانیم تا حضور هواداران در استادیوم، دیمی و بدون برنامه نباشد. به هر حال، هر دستاوردی در اثر کوشش، پیگیری و آزمون و خطا به دست می آید و شاید این مسابقه، به سرآغازی با شکوه برای سبز کردن محیط های ورزشی تبدیل شود.

1. اولین نکته ای که در مورد حضور در استادیوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که بنا به دلایل فنی و سیاسی، احتمال بروز خشونت و حمله وحشیانه به جمعیت در درون استادیوم به هیچ وجه وجود ندارد و از این نظر جای هیچ نگرانی نیست.در این شرایط سرکوبگران برای ساکت کردن جمعیت، به صورت دسته جمعی به یکی از تماشاچیان که شعارهای خیلی تندی سر میدهد، یا رفتار زننده ای دارد، حمله میکنند و با کتک زدن و دستگیری او، تمام جمعیت اطراف وی را مرعوب میکنند. برای پیشگیری از این کار باید همزمان دو نکته را مد نظر داشت: اول این که گستاخی و توهین و تخریب هرگز جزء شعارهای جنبش سبز نبوده و کسانی که در این زمینه افراط میکنند، باید توسط خود سبزها به سکوت و خویشتنداری دعوت شوند. دوم و مهمتر این که به محض برخورد فیزیکی با یک تماشاچی، باید تمام جمعیت اطراف او، چنان هو بکشند که ماموران مرعوب شده و عقب بنشینند و اعتماد به نفس به تماشاگران باز گردد. آنها بسیار ترسو هستند و تا وقتی که ما با هم باشیم و از همدیگر حمایت کنیم، احتمال دستگیری صفر است.

2. هرگونه خبر تلویزیونی مبنی بر تکمیل شدن ظرفیت استادیوم به معنی این است که میتوان در اطراف استادیوم جمعیت بزرگی را برای تجمع سازماندهی کرد. بنا براین اگر چنین مطلبی از صدا و سیمای کودتا اعلام شد، باید فورا به سمت استادیوم آزادی حرکت کرد. هر چند توصیه همیشگی ما به سبزها این است که تلویزیون کودتا را همیشه و در همه حال تحریم کنند.

3. یکی از ترفندهای دولت کودتا این بوده و هست که با ایجاد تفرقه و رقابتهای بی معنا و کودکانه، مردم را از یکدیگر جدا کرده و به راحتی بر آنها مسلط شود. بعید نیست که مزدوران دولت به دو رنگ قرمز و آبی درآمده و بر ضد تیم مقابل شعارهای تحریک آمیز سر بدهند، تا به این طریق، جو ورزشگاه را در دست گیرند. امروز قرمز و آبی، اسیر دولت غاصب و متجاوز هستند و این بار بازی استقلال و پرسپولیس، میتواند به نمایش وحدت ملی تبدیل شود. اگر به هر دلیلی بیان شعارهای سیاسی ممکن نشد، دست کم میتوان از شعار دادن بر ضد تیم حریف خودداری کرد و هر دو تیم را تشویق نمود. این میتواند شروع خوبی برای سبز کردن استادیوم باشد؛ مسلما بدون لیدر و هماهنگی نمیتوان از ابتدا شعارهای اعتراضی سر داد، پس اول باید جو استادیوم را تحت کنترل گرفت و بعد شعارهای جمعیت را به شعارهای سبز تبدیل کرد. بهترین اقدام برای در دست گرفتن کنترل استادیوم، خودداری از شعار دادن بر ضد تیم حریف است.

4. کودتا چیان، از طریق لیدرهای مزدور و جمعی از عوامل سازماندهی شده، اقدام به شعار دادن میکنند، اما سبزها لیدر ندارند. بنا براین ایجاد هماهنگی در شعار قدری دشوار میشود. پیشنهاد ما این است که زمانهایی خاص در بازی برای شعار دادن انتخاب شود: به عنوان مثال دقایق 20، 30 و 40 در نیمه اول و به همین نحو در نیمه دوم. میتوان با شعار «یا حسین» شروع کرد و وقتی نفس جمعیت گرم شد، آن را به شعار «یا حسین، میرحسین» تبدیل کرد. همچنین اگر بازی گلی در بر داشت، بعد از خوابیدن هیاهوی گل و ساکت شدن استادیوم، شعار دادن را شروع کرد؛ درست زمانی که بازی مجددا از مرکز زمین شروع میشود.

5. بانوان حق حضور در استادیوم را ندارند، بنا براین نیمی از جمعیت سبزها، دور از استادیوم و در شهر هستند در حالی که تمام سرکوبگران باید در استادیوم متمرکز شوند. این بهترین فرصت برای تظاهرات پراکنده در شهر است. مطمئنا صدا و سیما، میکروفن ها را قطع میکند و با حقه های سینمایی کاری میکند که حضور سبزها و شعارهایشان از تلویزیون قابل مشاهده نباشد. بنا براین، این بار میتوان از تماشای بازی از تلویزیون صرف نظر کرد و درست همزمان با آغاز بازی، از خانه بیرون رفت و به گشت و گذار در شهر پرداخت (!) مکانها و میدانهایی که قبلا برای تجمعات جنبش سبز، معرفی شده بودند، بهترین مکانها هستند و ما از تکرار نام آن خودداری میکنیم، تا سرکوبگران بیشتر سرگردان شوند. این انتظار وجود دارد که باز هم خانمها، خود ابتکار عمل را در دست بگیرند و تظاهرات پراکنده در سطح شهر برپا کنند و با تهیه فیلم و عکس، بار دیگر ناتوانی دولت کودتا را به رخ بکشند.

6. یاران سبز! بازی ما با دولت کودتا، سه ماه است که آغاز شده و تا فرسایش کامل کودتاچیان ادامه خواهد داشت. پس این دربی، بازی سرنوشت نیست. امید و انتظار همه مردم این است که روز جمعه به برگ زرین دیگری در تاریخ مبارزات مدنی ملت ایران تبدیل شود، اما اگر به هر دلیل، امکان سبز کردن استادیوم فراهم نشد، به معنی شکست نیست.
«و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد»

پس میتوان برد هر یک از دو تیم را به پیروزی سبز ملت ستمدیده ایران تبدیل کرد. در مسیر بازگشت و بعد از پایان مسابقه، میتوان کاروانهایی شاد و متحد از قرمز و آبی تشکیل داد و تمام تلاش کودتاچیان برای تفرقه افکنی را ناکام گذاشت. لازم نیست حتما با خود پرچم سبز حمل کنیم؛ همین که قرمز و آبی دست در دست هم از استادیوم خارج شوند و شعار همدلی سر دهند و نام و یاد شهیدانی همچون سهراب و ندا را زنده نگه دارند، از هر پرچم سبزی با شکوه تر است. رنگ سبز، فقط نماد وحدت عمل و همدلی ماست، اما اتحاد قرمز و آبی، عین وحدت و همدلی ما خواهد بود و امروز،
چه قرمز، چه آبی، ما همه یک نداییم!

همین که باهم باشیم و با هم مهربان باشیم و یکدیگر را دوست بداریم، و پیروزی دیگران را پیروزی خود بدانیم، بزرگترین آرزوی کودتاچیان را نقش بر آب خواهیم کرد. پس همه چیز در استادیوم تمام نمیشود؛ بعد از پایان بازی میتوان به جمعیت حاضر در شهر ملحق شد و عصر جمعه را با غروب دلهای سیاه کودتاچیان و آدمکشان پیوند زد.

بادا که اسیر نمادها نشویم و سبز زندگی کنیم!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر